شهید حیــدر علیــزاده

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید حیــدر علیــزاده

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید حیــدر علیــزاده

آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام حیدر علی زاده تیر از شهدای دانش آموز شهرستان قائم شهر می باشد که به همت اعضای جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر : محمود
تاریخ تولد : 1347/07/07
تاریخ شهادت : 1365/02/01
محل تولد : قائم شهر
گلزار شهدای خطیرکلا قائم شهر
نحوه شهادت : اصابت تیر مستقیم به بدن
محل شهادت : فاو - عملیات والفجر 8
منتظر نظرات و پیشنهادات و اطلاعات شما هستیم.

طرح لایه باز فتوشاپ وصیت نامه و زندگی نامه شهید حیدر علیزاده

شهید حیدر علی زادهشهید حیدر علیزاده

شهید حیدر علیزاده

شهید حیدر علیزاده

میثم میثم
۱۵ بهمن ۹۶ ، ۰۳:۳۵ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۰۳ اسفند ۹۵ ، ۲۲:۳۷ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۰۳ اسفند ۹۵ ، ۲۲:۲۷ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۰۳ اسفند ۹۵ ، ۲۲:۱۲ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

جهت دریافت و مشاهده صفحات روی آن ها کلیک نمائید ....

لینک سایت جنگ و درنگ 

شهید حیدر علی زاده


شهید حیدر علی زاده

شهید حیدر علی زاده

شهید حیدر علی زاده

شهید حیدر علی زاده

شهید حیدر علی زاده

شهید حیدر علی زاده

شهید حیدر علی زاده

میثم میثم
۰۳ اسفند ۹۵ ، ۲۲:۰۵ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 

« اَلَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَاللهِ 
وَ أُولَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ »1

« آنان‌که ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا با مال‌ها و جان‌ها خود کوشیده‌اند مقام و پایه‌ی بلندتری نزد خدا دارند و رستگارند.»

سپاس خدای را که می‌بیند و دیده نمی‌شود، آفریننده است و آفریده نشد، فرزند نیاورده و زاده نشد و برایش مثل و مانندی نیست2 خدایی که حاضر است و غایب نیست3 و از هر کس نزدیک‌تر است حتّی از رگ کردن.4

ای خداوند بصیر! به عجز خودم و در شکر تو اعتراف می‌کنم، سپاس خدای را که قلب‌ها را دگرگون کرد و آحاد بشر را هدایت نمود پناه می‌برم به‌خدا از شرّ هوای نفسانی و 
خواست‌های شیطانی و از شرّ دنیا و حرص آن.

برادران و خواهران! وقت بیداری است، زمان آزمایش الهی است، زمان استجابت 
حقّ است، زمان حقّ گویی است، زمان لبیک گفتن به ندای « هل من ناصر ینصرنی5 » حسینی است، مگر شما نبودید که در عزاداری سرور شهیدان حسین بن علی(ع) افسوس می‌خوردید که ای کاش! ما در روز عاشورا در کربلا بودیم و عزیز زهرا(س) را یاری می‌نمودیم و مگر نه این‌که آقای مان امام حسین(ع) در روز عاشورا فریاد یاری خواهی برآورد با آن‌که می‌دانست هیچ یک از کفّار او را یاری نخواهند کرد؟ پس برای چه فرموده؟ بله مولایمان برای امروز ما فرمود. ما هم با رهبری بت شکن زمان مان این قلب تپنده‌ی امّت اسلامی به این ندا لبّیک گفتیم و به آن عمل کردیم.

ای برادران و خواهران! شما که به مرگ ایمان دارید و به روز رستاخیز امید وار هستید چرا دل به دنیا بسته‌اید و طوری گرفتار شده‌اید که بوی هجرتی در کار نیست مگر نمی‌دانید که قرآن کریم می‌فرماید: « مرگ شما را دریابد اگر چه در قلعه‌های محکم و استوار باشید»6توشه‌ی آخرت را آماده سازید که ندای کوچ کردن بر شما دمیده شده است پایبند این دنیای فانی و زودگذر نباشید، انفاق کنید به حج بروید، خمس و زکات مال خود را بپردازید و جهادگران را یاری کنید مبادا روز قیامت شخصی جلوی شما را بگیرد و بگوید چرا حقّ مرا ندادی که همان خمس و زکات است اکنون نوبت آن رسیده که امانت خدا را باز گردانید آیا از پس دادن فرزندانتان به هستی مطلق کراهت دارید یا همچون یک امانتداری پاک به عهد خود وفا می‌کنید و اخلاص می‌ورزید؟

من به عنوان یک فرد مسلمان و به حکم وظیفه‌ی شرعی و الهی که داشتم قدم در این راه نهادم و خداوند بزرگ را شکر که چنین سعادتی را نصیب من نمود تا خود و خدای خود را بشناسم.

ای بندگان خدا! یاد خدا و ذکر خدا را فراموش نکنید و تقوای الهی داشته باشید که این یکی از راه‌های داخل شدن به بهشت و آرامش در این دنیا است، اگر چنین کنید در هر دو جهان وارسته‌اید زیرا که به هر حال و به گفته‌ی قرآن « کلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ2 » هر کس طعم و مزه‌ی مرگ را خواهد چشید پس چه بهتر که با طریق متّقین و سالکین، بار سفر را بسته و با بدنی گلگون، پروردگار جهانیان را ملاقات نماییم. اگر بنا بود کسی در دنیا زندگانی جاوید داشته باشد خداوند حضرت سلیمان را جاوید می‌گذاشت که از همه سزاوارتر بود آری برادران و سروران عزیز وقتی اجل رسیده حتّی یک لحظه هم صبر نمی‌کند پس شما را چه شده است که چنین محکم به دنیا چسبیده‌اید که حتّی  هنگام انجام اموری واجب چون نماز به کسب و کار خود سرگرم شده‌اید و یا از تفریحتان دست بر نمی‌دارید. از حضور شما سروران عزیز معذرت می‌خواهم چون من حقیرتر از آن هستم که نکته‌ای را به شما تذکّر دهم، روی سخن من با کسانی است که در هیچ اجتماعی حضور ندارند و از شما می‌خواهم که آن‌چه عرض کردم به گوش آن‌ها برسانید و گوشزد کنید. کمی درباره انقلاب و رهبری آن فکر کنید ببینید اوّل چه بوده‌اند و حالا چه هستند تا شاید به جبهه‌های انسانی توجّه کنند و سر 
عقل بیایند.

من می روم تا به تاریخی، دیگر به‌نام جمهوری اسلامی در جهان پر از نعمت خدا تداوم بخشم. من می‌روم تا لبّیک بگویم به ندای حسین زمان، خمینی روح الله.

سوگند به خون شهدا، هرگز عهدی را که با خدای خود بسته‌ام، اگر در آتش بسوزم و اگر به دست منافقین کور بشوم، نخواهم شکست و هرگز از هدف خودمان که مقدّس است دست برنمی‌دارم. این زمین و زمان به ما می‌گوید چگونه است روی این زمین، خون‌های بیگناهان و حق طلبان و آزادی خواهان ریخته شد و امّا تو دفاع نکردی؟ بیاییم قرآن را فرا گیریم و ببینیم قرآن چه می‌گوید و از ما چه می‌خواهد، سخن قرآن سخن الله است سخنی که به ما می‌آموزد که باید در مقابل مشکلات صبر و تحمّل نمود. قرآن به ما می‌آموزد که در کجا هستیم و باید خداوند رحمان و رحیم را در نظر داشته باشیم. قرآن به ما می‌آموزد که شما ای مؤمنین! اگر تعقّل کنید به خوبی خواهید فهمید که سرای آخرت برای اهل تقوا از منزل دنیا بسیار نیکوتر است و به عنوان سربازی برای دفاع از اسلام به جبهه می‌روم.

ای خدای من! در طول عمرم خدمت به مسلمانان و اسلام نکردم شاید که خون من باعث خدمت به اسلام شود. ای خدا تو می‌دانی اکنون که بند کفش‌هایم را می‌بندم و لباس رزم می‌پوشم به‌جز برای دفاع از دین تو نیست. به امید این‌که شربت شیرین شهادت 
به کام ما برسد.

از کلیه برادران حزب الهی می‌خواهم که خطّ حزب الله و امام عزیزمان را تا آخرین نفس یاری کنند تا ضربه‌ای به اسلام و انقلاب نخورد. در آخر می‌گویم که ای دریای بیکران انسان‌ها به‌پاخیزید و پیکر خصم پلید را به خاک بمالید تا بدانند همه ما آگاهانه به جبهه رفتیم و از شما هم می‌خواهیم که ادامه دهندگان واقعی خطّ حسین(ع) باشیم و پرچم سرخ او را همیشه بر فراز قلّه‌های بلند انسانی به اهتزاز در بیاورید. بیاییم منطق حسین(ع) را نگاه کنیم و امام حسین(ع) با این یاران اندک در مقابل ده هزار دشمن جنگید و ذلّت را نپذیرفت می‌دانید که امام حسین(ع) چه سختی‌هایی را تحمّل نمود.

مانند پروانه بالاسر امام باشید هیچ وقت امام را تنها نگذارید در سر نماز و در هر کجا که هستید امام را در نظر داشته باشید بدانید که امام رحمت است برای ما، بیاییم قدر او را بدانیم و هرکس به امام حرف زشتی بزند بداند که به خدا و پیامبران حرف زده است.

مبـــادا روی لالـــه پا گــذارید           امــاممان را تنــها گــــذارید

زخون هر شهیدی لاله ای رست           مبادا روی لالـــه پا گـــذارید

پدرم قسم به آن کس که جان پسر ابوطالب مقهور اراده اوست هزار مرتبه در میدان پیکار به خاک و خون غلتیدن از مردنی‌که بر روی بستر صورت گیرد گواراتر و شیرین‌تر است. پس شما هم از بابت من نگران نباشید من که از علی اصغر بالاتر نیستم که برایم گریه‌ها کنی. برای سرورمان حسین بن علی(ع) گریه کن و خدا را شکر کن که فرزند خود را آدم کش و منافق بار نیاوردی، خوشحال باش که فرزند خود را در راه اسلام و قرآن داده‌ای. همان‌طور که مادرهای دیگر فرزندهای خود را در راه خدا داده‌اند و بدان که من درس شهادت را از حسین(ع) آموختم. متوجّه باش که خداوند در قرآن می‌فرماید:

«  ای اهل ایمان! اولاد و اموال شما را به هلاکت نکشانده از یاد خدا نبرد »1 اگر پیرو قرآن شوید همه چیز برایتان آسان می‌شود البته باید مرا ببخشید که چنین بی‌پرده و دور از ادب سخن می‌گویم چون حقیرتر از آن هستم که نزد شما حرفی بزنم از این‌که نتوانسته‌ام وظیفه فرزندی را به‌جای آورم شرمسارم به هرحال امیدوارم که از سرِ تقصیرات من بگذری و از درگاه خداوند برای این بنده عاصی و مسکین، طلب مغفرت نمایی اگر جنازه‌ام به دست‌تان رسید در مزار شهدا دفن نمایید و اگر جنازه‌ام به دست‌تان نرسید هیچ‌گونه ناراحت نباشید چراکه کسانی هستند که جنازه فرزندانشان به‌دست آنان نرسید.

وصی و ناظرم پدر و مادرم می‌باشند. سرآخر از دوستان و فامیلان می‌خواهم که هر بدی از این‌جانب دیده‌اید مرا عفو نمایید.

آن‌کس که ترا شناخت جان را چه کند     فــرزند عیال و خانمان را چه کند

دیـــوانه کنی هـر دو جهانش بخشی     دیــوانه‌ی تو هر دو جهان را چه کند2

 

والسلام



1- سوره‌ی توبه  آیه‌ی 20

2- دعای جوشن کبیر شماره 50

3- دعای جوشن کبیر شماره 47

4- سوره‌ی ق  آیه‌ی 16

6- سوره‌ی نساء آیه‌ی 78 :  أَیْنَما تَکونُوا یُدْرِککُّمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فی بُرُجٍ مُشَیدة : هر جا با شید، مرگ شما را در می‌یابد، هرچند در بُرج‌های محکم باشید.

2- سوره‌ی آل عمران  آیه‌ی 185 :  هرکس، مرگ را می‌چشد.

1- سوره‌ی منافقون  - آیه‌ی 9  :  ‌« یا ایُها الَذین آمنوا لا تُلْحِکُمْ اموالُکُم و لا اولادُکُمْ اَنْ ذِکْرِالله »

2-  رباعیّات خواجه عبدا… انصاری شماره‌ی 67 ص 26 – مؤلّف محمود مدبّری


میثم میثم
۲۵ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۳۴ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

شهید حیدر علی‌زاده تیر فرزند محمود در سال 1347 در روستای خطیرکلا قائم شهر به دنیا آمد. بعد از گذراندنِ 5 بهار از زندگی، راهی مکتب خانه شد وقرآن و کتاب علوم قدیم را آموخت. در 7 سالگی راهی مدرسه‌ی ابتدایی گردید. بعد از اتمام آن وارد مدرسه‌ی راهنمایی شهید مطهری شد و به عضویّت انجمن اسلامی مدرسه درآمد.

 

بعد از دوّم  راهنمایی عضو بسیج فعّال محل شد و بیش‌تر شب‌ها  را برای جلسات مذهبی با دوستان یا نگهبانی و حراست از امنیّت محل وشهر می‌گذرا‌ند. بعد از دوران راهنمایی در دبیرستان والفجر در رشته فرهنگ وادب ادامه‌ی تحصیل ‌داد. علاوه بر تحصیل تصدّی کتابخانه شهید یوسفی محل را نیز بر عهده گرفت. بعد از سه ماه تحصیل بدون این‌که با خانواده‌اش در میان بگذارد، عاشقانه راهی پادگان آموزشی گهرباران ساری شد. در مدّت اقامت وی در آن‌جا، خانواده وی چندین بار خواستار بازگشت وی به منزل و درس خواندنش شدند. اما در همه‌ی موارد با مقاومت وی مواجه ‌شدند. بعد از گذراندن دوران آموزشی به کردستان اعزام گشت وبا وجود این‌که دائم از وضعیت بدِ جوّی منطقه خبر می‌رسید ولی آن‌قدر روحیه‌اش بالا بود که آن‌جا را عبادت‌گاه عاشقان فی‌سبیل الله می‌دانست.

وی در مجتمع رزمندگان شهرستان قائم‌شهر شرکت کرد وبا موفقیّت دروس را به پایان رساند، در تاریخ 4/12/64 همراه راهیان کربلای 2 راهی جبهه‌های جنوب شد. بعد از 45 روز اقامت به محل آمد ومجّدداً اعزام گردید، در تاریخ 1/2/65 در شمال کارخانه‌ی نمک(فاو) مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفت وبه درجه‌ی رفیع شهادت نایل آمد. هم‌رزمانش می‌گویند که شیهد در آخرین لحظه با لبی خندان و با زمزمه یا مهدی(عج) به دیار حق شتافت. پیکر پاکش با حضور مردمِ همیشه در صحنه‌ی قائم‌شهر تشییع و در گل‌زار شهدای خطیرکلا به 
خاک سپرده شد.   

روحش شاد و راهش پر رهرو باد

میثم میثم
۲۵ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۳۳ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۱ نظر